ابتدا بايد دانست چنته مخفف چند تا و يا چند تايي است و به لوله اي به طول پنج شش گره و به قطر بيش و کم دو سه گره از جنس چرم يا پارچه چرم دوزي شده و يا از جنس قالي و قاليچه گويند که به اندازه هاي بزرگ تر و کوچک تر مي ساختند و دري براي آن تعبيه مي کردند و قيش هاي چرمي بالايش مي دوختند و اين قيش ها را به سروته قيش پهن چرمي متصل مي کردند چند تا يا چند تايي محفظه براي گذاشتن لوازم ضروري مسافرت در آن ترتيب مي دادند. اگر مسافر سواره بود اين چنته را به قاچ زين و يا جلوي پالان مرکوب مي بست و کجاوه نشين ها و پالکي نشين ها به محل خود مي بستند. جامي در ايام جواني ضمن مسافرت هاي خود از هرات به سمرقند با سعدالدين کاشغري و همچنين علي قوشچي که از مشاهير بود ملاقات کرد. گويند قوشچي در حالي که چنته اي حمايل کرده بود به محضر جامي آمد و چندين مسئله بسيار مشکل از او پرسيد. با آنکه جواب دادن به هر يک از آن سوالات مستلزم وقت کافي بود اما جامي تمام سوالات را بدون تامل وتفکر جواب داد.
قوشچي که انتظار جواب نداشت از آن همه فضل و دانش متحير مانده سکوت اختيار کرد. جامي چون سکوت قوشچي را ديد اشاره به چنته اش کرده از باب طنز گفت: "مولانا ديگر چيزي در چنته ندارند؟"
اين عبارت چون از زبان دانشمندي همچون جامي جاري شده بود از آن تاريخ رفته رفته بر سر زبان ها افتاده است و در رابطه با بضاعت علمي و سرمايه معنوي مورد استفاده قرار مي گيرد.

رصد-محمود هرندي/ به سخره گرفتن علني قانون در چنين صفحاتي، باعث بي اعتبار شدن مهمترين ميثاق اجتماعي جامعه شده و همين امر دفاع از حريم خصوصي و حقوق اجتماعي همه شهروندان ازجمله هواداران آزادي يواشکي را مختل خواهد ساخت. از ياد نبايد برد که جامعه ايراني براي حاکميت قانون دست کم يکصد سال مبارزه کرده و حالا زيرسوال بردن آن از سوي تعدادي از شهروندان قابل دفاع نيست.

شايد براي جواناني که به دليل برخي محدوديت هاي اجتماعي، بخشي از شخصيت اجتماعي شان «يواشکي» رشد کرده، سخت باشد در دنياي مجازي، باورهاي متناقض خود را پنهان نگاه دارند.

اين مشکلي است که با توسعه ابزارهاي ارتباطي حالا بيش از هر زمان ديگري عيان شده و خود را در صفحات فيسبوکي که اين روزها خبرساز شده، به نمايش مي گذارد. هرچند در نگاه اول عکس هاي منتشر شده از برخي زنان و دختران ايراني بدون حجاب شرعي آن هم در محيط هاي علني نوعي حرکت شعاري براي زير سوال بردن هنجارهاي موجود در کشورمان محسوب مي شود، اما توجه به لايه هاي زيرين اين حرکت نشان مي دهد که شفافيت نظام ارتباطي موجود، اندک اندک واقعيت چند شخصيتي بودن نسل جوان را روشن کرده و در حال پرده برداشتن از باورهاي پارادوکسيکال است. باورهايي که از يکسو برخاسته از متن جامعه ايراني است و از سوي ديگر از فرهنگ غربي و رسانه هاي بيگانه متاثر شده است.

چنين است که با وجود تشديد حساسيت ها نسبت به بروز چنين رفتارهايي که به نظر مي رسد خود را در قالب بازداشت چند جوان تهراني که نماآهنگ Happy را بازسازي کرده بودند ظاهر کرد، به نظر نگارنده اين نوع رفتارها تنها نمايشي تلخ از شفافيت در جامعه ماست که بايد آن را جدي گرفت چراکه اکنون جامعه خود را در آئينه اي به نظاره نشسته که خوبي ها و بدي ها را توأمان مي بيند و مي تواند فارغ از رودربايستي هاي معمول تصميم بگيرد که هويت واقعي اش کدام است.

بنده نمي دانم يک صد تومان در سال 1266 ق (1850 ميلادي و 1228 ش) چه قدر بوده، اما حدس مي زنم که خيلي زياد بوده است. امير کبير براي ترجمه يک کتاب جغرافي فرنگي و چاپ آن اين مبلغ را داد که نشان دهد قصدش براي توسعه علم جدي و عزمش قطعي است.

بارها ازپرداخت هزينه هاي تحقيق و پژوهش به عنوان مهم ترين زمينه ساز پيشرفت علمي سخن گفته شده است. همه در اين باره اتفاق نظر دارند، اما در عمل، يا پول قابل توجهي به اين امور اختصاص داده نمي شود، يا اگر هم بشود، غالبا بر اثر فساد اداري يا افکار نادرست و مديريت افراد غير متخصص، همان مبالغي نيز که هست، به هدر مي رود.

شايد يکي از بهترين کارها، هزينه کردن براي تأسيس دانشگاه ها و مدارس جديد، ايجاد رشته هاي تازه، استخدام دانشجويان زبده که در داخل و خارج تحصيلاتي دارند و امتيازي بر اقران خود، و نيز هزينه کردن براي کتابخانه و آزمايشگاه و جز اينهاست.

البته الان نزديک به هشتاد سال است که اين کارها را انجام مي دهيم، پيشرفت هايي هم داشته ايم، اما به دليل نداشتن يک استراتژي مشخص و مديريت مستمر، فراز و فرودهاي فراواني در اين زمينه داشته ايم و داريم.

مي دانيم که بنياد علم جديد در دوره صدارت کوتاه امير کبير گذاشته شد، زماني که پايه هاي اوليه دارالفنون ريخته شد و بعد از مدتي اين مرکز علمي سرپا شد و اساسي براي شکل گيري دانش هاي نوين در اين کشور گرديد.

ايران

بخش «تبليغات و ضدتبليغات» سازمان اطلاعات خارجي رژيم صهيونيستي (موساد) مسئوليت عمليات رواني، تبليغات و عمليات فريب را دارد و تلاش مي­‌کند تا با تصويرسازي، موساد را سازماني موفق، مقتدر، حرفه‌­اي معرفي کند. بزرگ‌نمايي از اقدامات سازمان اطلاعات خارجي رژيم اسرائيل و سرپوش‌گذاردن بر شکست‌هاي موساد با هدف ارعاب دشمنان اين رژيم به ويژه جمهوري اسلامي ايران صورت مي‌­گيرد. اما بررسي شواهد و قراين موجود نشان مي­‌دهد که طي دو دهه اخير اقدامات سازمان موساد در ايران عمدتا منتج به موفقيت نبوده و شبح ناکامي‌­هاي اطلاعاتي بر سر اين سازمان تروريستي بيش از پيش سايه افکنده است.

سال 1377؛ دستگيري عوامل شبکه جاسوسي موساد در شيراز
زمستان 1377 يک شبکه جاسوسي متشکل از سيزده يهودي در شهر شيراز به اتهام جاسوسي براي رژيم صهيونيستي بازداشت شدند؛ از آنجايي که شناسايي و دستگيري عوامل شبکه جاسوسي اسرائيل، شکست بزرگي براي موساد به شمار مي‌­آمد، رسانه­‌هاي غربي با جنجال و هياهو اين شبکه جاسوسي را جامعه يهوديان ايراني معرفي کردند تا اندکي از تلخي شکست اطلاعاتي موساد کاسته شود. اما مدارک متقن و اعتراف عوامل شبکه از همکاري مستقيم اين افراد با موساد پرده برداشت.

پرونده‌اي که به عنوان يکي از پرونده‌هاي جنجالي در سطح بين‌المللي مطرح شد در 17 جلد و 2753 صفحه نگاشته شد و در آن 237 دستور قضايي، 116 فقره استعلام از مراجع قانوني کشور، 114 جلسه تحقيق با حضور متهمان و وکلاي آنان و قضايي پرونده با 604 ساعت کار قضايي محض بر روي پرونده وجود داشت. حکم در 71 صفحه صادر شد و 12 نفر محکوم شده‌اند. با اين وجود حکم اعدام براي هيچ يک از متهمان صادر نشده زيرا قاضي حکم متهمان را محاربه ندانست. به هر شکل يکي از شبکه‌­هاي عنکبوتي رژيم اشغالگر قدس در ايران شناسايي و منهدم شد و نتوانست در جهت منافع صهيونيست­‌ها به حيات خود ادامه دهد. براي اعضاي اين تيم موساد که عمدتا کار جذب نيرو و جمع‌آوري اطلاعات براي رژيم صهيونيستي در پوشش جامعه يهوديان انجام مي‌دادند، احکامي از 4 تا 13 سال حبس تعيين شد و بعدها اندکي کاهش يافت.

کاهش نرخ باروري و جمعيت اگرچه تاثير مهمي در اقتصاد، توليد و چرخه فعاليتهاي جامعه دارد اما بدون شک مشکل پنهاني که در اواخر دهه 90 بروز مي‌کند کمبود نيروي نظامي آماده براي حراست از مرزها و کيان کشور است. مقامات انتظامي مي‌گويند اگر روزي با کمبود سرباز مواجه شويم مدت خدمت وظيفه طولاني تر مي‌شود. از سوي ديگر برخي کارشناسان هم پيشنهاد حرفه‌اي و شغل محسوب شدن سربازي را مطرح مي‌کنند.

به گزارش خبرنگار مهر، اولين زمزمه هاي کمبود سرباز و کاهش تعداد سربازان همزمان با اصلاح قانون خدمت وظيفه عمومي به گوش رسيد. قانوني که آبانماه سال 90 در مجلس شوراي اسلامي تصويب و براساس آن 36 ماده از قانون سابق اصلاح و 30 ماده نيز الحاقي شد. همزمان با اجراي اين قانون برخي از معافيت ها حذف و شرايط تعدادي از آنها نيز سخت تر شد. در آن زمان بود که همزمان با اعلام کاهش نرخ مواليد زمزمه هايي مبني بر کاهش سربازان شنيده شد. موضوعي که هيچگاه از سوي مسئولان ستادکل نيروهاي مسلح نه رد و نه تائيد شد. براساس آخرين آمارهاي اعلام شده سالانه نزديک به 400 هزار نفر در کشور به خدمت وظيفه عمومي اعزام مي شوند و نزديک به 10 درصد جمعيت نيروهاي اعزام شده نيز تاقبل از تغيير قانون معافيت پزشکي و کفالت دريافت مي کردند. اين در صورتي است که با کاهش ميزان مواليد در اواسط دهه 70 و 80 ميزان اعزام مشمولان به خدمت وظيفه عمومي کاهش پيدا کرده است.سرهنگ واعظي نژاد معاون امور معافيت ها و کفالت سازمان وظيفه عمومي در اين باره به مهر مي گويد:قانون خدمت وظيفه پس از 27 سال داراي تغييرات اساسي شد. آخرين بار اين قانون در سال 1363 اصلاح و بازنگري شده بود. قانوني که در آبانماه سال 90 در مجلس شوراي اسلامي تصويب و براساس آن 36 ماده از قانون سابق اصلاح و 30 ماده نيز الحاقي شد. اگرچه برخي معافيتها حذف يا شرايط آن سخت تر شده است اما در برخي موارد مانند ايثارگران و مددجويان شاهد افزايش معافيت هستيم.

تکنولوژي يکي از اصلي‌ترين ارکان جامعه‌‌هاي مدرن است، جوامعي که با گذشت زمان سطح عمومي دانش در آن‌ها بالا مي‌رود و تعريف سواد در آن‌ها تغيير مي‌کند. چند سال پيش دانستن زبان انگليسي و آشنايي با نحوه کار با کامپيوترها بعنوان يک امتياز براي افراد محسوب مي‌شد درحاليکه در جامعه امروز ندانستن اين موضوعات کم‌سوادي است و دانستنشان از ملزومات موقعيت اجتماعي بهتر است.

تغيير سريع دنياي اطراف و ترکيب بيشتر و بيشتر دنياي واقعي با جهان صفر و يک‌ها، برگ برنده آينده را به دست کساني مي‌دهد که افسار دنياي ديجيتال را به دست بگيرند. فارغ از رشته تحصيلي، کدنويسي ابزار قدرتمند نسل آينده است. ابزاري که ديگر نه تنها مختص نردهاي کامپيوتري نخواهد بود بلکه هر کسي بنا به مقتضات رشته‌اش بايد از آن بهره ببرد. با استناد به اين واقعيت، کشورهاي توسعه يافته جهان در تلاش براي آموزش کدنويسي به سنين پايين‌تر هستند و دانشگاه را سال‌هاي استفاده از اين توانايي و نه يادگيري آن مي‌دانند.

<<

>>

آيا تا کنون از خود پرسيده ايد هنگامي که آنلاين هستيد، چه ميزان اطلاعات درباره شما روي اينترنت قابل دسترسي است؟ اگر به اين موضوع مي انديشيد که در کمال امنيت در پست سيستم خود نشسته و در حال وب گردي هستيد، کاملا در اشتباهيد. print نسخه قابل چاپ

به گزارش گروه "رسانه‌هاي ديگر" خبرگزاري تسنيم، آيا تا کنون از خود پرسيده ايد هنگامي که آنلاين هستيد، چه ميزان اطلاعات درباره شما روي اينترنت قابل دسترسي است؟ اگر به اين موضوع مي انديشيد که در کمال امنيت در پست سيستم خود نشسته و در حال وب گردي هستيد، کاملا در اشتباهيد. بگذاريد به شما نشان دهيم چه اطلاعاتي از شما به سادگي در دسترس است.
شايد تا کنون بارها و بارها در خصوص زمينه هاي افشا شدن و سرقت اطلاعات در فضاي سايبري شنيده باشيد و هشدارهاي بسياري درباره نگهداري از اطلاعات بر اينترنت به شما داده شده باشد. برخي از کاربران اين هشدارها را جدي مي گيرند و برخي ديگر خير.

اگر چه بسياري از مرورگرها قابليتي براي مقابله با ردگيري فعاليت هاي کاربران از سوي وب سايت ها را در بر دارند، اما به تازگي افزونه‌اي نيز براي تکميل اين قابليت طراحي شده است.
با توجه به اينکه برخي وب سايت‌ها و شرکت‌هاي تبليغاتي آنلاين مي‌توانند امکانات مقابله با ردگيري مرورگرها را نيز دور بزنند و اطلاعات شخصي کاربران را بدون اجازه آنها جمع آوري کنند، بنياد Electronic Frontier در آمريکا افزونه اي را براي استفاده در مرورگرهاي کروم و فايرفاکس طراحي کرده که با تجزيه و تحليل سايت ها متوجه ماهيت فعاليت آنها شده و جلوي نقض حريم شخصي کاربران را مي گيرد.

در صورتي که سايتي فعاليت تبليغاتي مضر داشته باشد و داده‌هاي شخصي افراد را بدون رضايت و هشدار قبلي جمع آوري کند، اين افزونه جلوي فعاليت آن را مي‌گيرد. البته اين افزونه هرگز به طور خودکار آگهي‌ها را بلوکه نمي‌کند و تصميم گيري نهايي در اين مورد بر عهده کاربر است.

امکان تهيه ليست سفيد و سياه از سايت‌هاي سالم و مخرب، از جمله ديگر امکانات افزونه ياد شده است. اين افزونه کماکان در دست بررسي و آزمايش است و نسخه نهايي آن آماده نشده است.

موضوع فيلترينگ در کشور ما از جمله مسايل داغي است که همچنان مخالفان و موافقان دو آتشه دارد. با آغاز به کار دولت يازدهم اما گويي پديده فيلترينگ و شيوه اجراي آن وارد مرحله جديدي شده است.

به هر تقدير دولتي‌ها در اقدامي هماهنگ هر کدام صفحه‌اي در شبکه‌هاي اجتماعي فيلتر شده ايجاد کردند و از آن طريق به اطلاع‌رساني، پاسخ و دريافت نظرات بخشي از کاربران حاضر در اين محيط پرداختند. اين موضوع حساسيت‌هاي طرف مقابل را نيز افزايش داد. به اين ترتيب موج جديدي از فيلترينگ و سخت‌گيري‌ها آغاز شد.
کار به جايي رسيد که رييس پليس کشور نيز از مسوولان حاضر در سايت‌هاي فيلتر شده (نقل به مضمون) خواست تا به گونه‌اي رفتار نکنند که براي مردم سوال ايجاد شود که آيا خود مسوولان که بايد الگو باشند به قوانين احترام نگذاشته و آنها را مي‌شکنند.
خارج از موضوع اختلاف نظر مسوولان دولتي با مسوولان قضايي و مجلسي در خصوص فيلترينگ و روش‌هاي اجراي آن، اين روزها شاهد يک مقوله جالب ديگر نيز در کشور هستيم و آن ازدياد قابل ملاحظه سايت‌هاي شناسنامه‌دار فروش فيلترشکن و VPN است.
جريان عرضه فيلترشکن‌ها تاکنون سوژه گزارش رسانه‌هاي زيادي شده که با تعجب چگونگي و چرايي فعاليت اين قبيل سايت‌ها را زير سوال برده‌اند.
به هر حال خوب يا بد ما در کشور و در شرايطي زندگي مي‌کنيم که هم به موجب قانون فيلتر مي‌کنيم و هم بنا بر دلايل بي‌پاسخي فيلترشکن مي‌فروشيم. لذا گويي در اين ميان سودهاي کلاني قرار است به جيب برخي اشخاص و شرکت‌ها سرازير شود که با فروش فيلترشکن و ‌VPN به کاربران روزهاي خوشي را سپري مي‌کنند.
فعلا که هر سرويسي که در کشور فراگير شده و بنا بر مصالحي فيلتر مي‌شود، بخش ديگري از کاربران را به سمت آشنايي و استفاده از فيلترشکن‌ها هدايت مي‌کند. از اين رو بايد ديد آيا مسوولان براي اين بخش از نتايج تصميمات خود يعني فيلتر کردن از يک سو و ايجاد بازار پرسود فروشندگان ابزار دور زدن قانون، تدابيري دارند يا نه؟

  «پايتخت» نام مجموعه طنز تلويزيوني بسيار پرطرفدار در نوروز امسال و همچنين دو سال پيش است که حقيقتا بسياري از خانواده ها را پاي تلويزيون ها نشاند. اين مجموعه را مي توان يکي از برنامه هاي بسيار آموزنده دانست البته نه از آن دسته آموزنده هايي که مانند کتاب گوياي جملات فلسفي و شعارهاي زيبا سعي مي کنند جمله هاي تاثيرگذار را پشت هم رديف کرده و به زور آن ها را به بيننده القا کنند.
اين مجموعه تلاش کرد تا به شکلي نامحسوس، در قالب داستان و شخصيت هاي آن، اسرار يک زندگي باصفا و شيرين را براي مخاطبان بازگو کند. يکي از نقاط قوت و بسيار ارزنده پايتخت، به تصوير کشيدن يک رابطه زناشويي موفق و قدرتمند است. در رسانه اي که از رابطه زن و شوهر چيزي جز جنگ و جدل هاي اعصاب خردکن، خيانت و مخفي کاري هاي پي در پي، چه در مجموعه هاي طنز و چه در مجموعه هاي جدي، چيز ديگري نشان داده نمي شود رابطه «هما» و «نقي» رابطه دل نشيني است نه به سبک خاص مجموعه«خانه سبز» و «همسران» يا بسياري از فيلم هاي سينمايي بلکه به شکل رابطه اي کاملا زميني، واقعي و معمولي.
اين رابطه، الگوي باورپذير براي خانواده هاي معمولي ايراني است که با وجود سختي هاي زندگي، مي خواهند عشقشان را پايدار نگه دارند. «هما» و «نقي» نه زندگي آن چناني دارند و نه امکاناتي خاص، نه در شهر بزرگي زندگي مي کنند و نه اقوام گردن کلفتي دارند و نه خودشان آدم هاي خاصي هستند آن ها آدم هايي کاملا «معمولي» هستند که زندگي خوشي را در کنار هم ساخته اند. اما رازهاي موفقيت اين رابطه خوشايند و پايدار چيست؟

 امروزه بيش از 98 درصد مقالات علمي دنيا به زبان انگليسي منتشر مي شوند، اما هميشه وضع به اين منوال نبوده است. تا پيش از قرن هفدهم ميلادي تنها از يک زبان به عنوان زبان علم در اروپا استفاده مي شد: لاتين. اما به تدريج گروهي از دانشمندان مانند گاليله، نيوتن و ديگران از زبان لاتين فاصله گرفتند و شروع به نوشتن مقالات علمي به زبان مادري خود کردند. بخشي از اين کار به اين دليل بود که نتايج کارهايشان را براي همگان دسترس پذيرتر کنند و بخشي نيز در واکنش به جنبش پروتستان و قدرت رو به زوال کليساي کاتوليک بود. از آن جايي که محققان نگران بودند مبادا فقدان يک زبان عمومي منجر به کاهش سرعت پيشرفت علمي شود، در ميانه هاي قرن نوزدهم بر استفاده از سه زبان اصلي توافق کردند:«فرانسوي، انگليسي و آلماني». اما زبان آلماني نتوانست موقعيت برتر خود را براي مدت زيادي حفظ کند. پس از جنگ جهاني اول، محققان کشورهاي پيروز (آمريکا، انگلستان، فرانسه و بلژيک) که بخش اعظم سازمان هاي علمي را تشکيل مي دادند، دشمنان قديمي خود (دانشمندان آلماني) را بيرون انداختند . ضربه ديگر نيز در سال 1933 به زبان آلماني وارد شد؛ زماني که دولت نازي آلمان يک پنجم استادان فيزيک و يک هشتم اساتيد زيست شناسي دانشگاه هاي خود را به دلايل فرهنگي و سياسي بيرون کرد. بخش عمده اين دانشمندان نيز آلمان را به مقصد آمريکا و انگلستان ترک کردند و در آن جا به انتشار مقالاتي به زبان انگليسي پرداختند.
اگر چه پس از اين دوران گرايش عمومي به سوي زبان انگليسي به عنوان زبان جهان بود اما اين تغيير چندين دهه طول کشيد. يکي از موانعي که در اين ميان وجود داشت جنگ سرد بود . طي دهه 1950 و 1960ميلادي، بيشتر مقالات علمي به زبان هاي انگليسي يا روسي منتشر مي شد. اما در دهه 1970 و با زوال امپراتوري شوروي، استفاده از زبان روسي نيز رو به افول نهاد. در اواسط دهه 1990 ميلادي، 96درصد مقالات علمي دنيا به زبان انگليسي نوشته مي شد روندي که از آن زمان تاکنون نيز اندکي رشد داشته است.

اينترنت مانند مزرعه‌اي براي پرورش کلاهبرداران سايبري است. کلاهبرداراني که تلاش مي‌کنند در اين فضا به اطلاعات شخصي ديگران دست پيدا کنند تا از اين راه با اخاذي از قربانيان و يا سرقت اطلاعات حساب بانکي آن‌ها پول هنگفتي به جيب بزنند.

جلوگيري از ورود کلاهبردارن به حريم‌خصوصي و درز اطلاعات شخصي کا‌ر آن چنان دشواري نيست بلکه با داشتن اطلاعات و کسب آگاهي به راحتي مي‌توان از دام آن‌ها در امان ماند. اما بايد مراقب باشيد چون آن‌ها با ترفندهاي مختلف سعي مي‌کنند تا شما را با ارسال يک پيام جعلي وسوسه کرده و به دام اندازند.

اينترنت مانند مزرعه‌اي براي پرورش کلاهبرداران سايبري است. کلاهبرداراني که تلاش مي‌کنند در اين فضا به اطلاعات شخصي ديگران دست پيدا کنند تا از اين راه با اخاذي از قربانيان و يا سرقت اطلاعات حساب بانکي آن‌ها پول هنگفتي به جيب بزنند که آن‌ها براي کلاهبرداري اغلب به وسيله حملات فيشينگ در ايميل‌ها يا شبکه‌هاي اجتماعي و يا سايت‌هاي مخرب دست به اين کار مي‌زنند.

صفاي خانه‌هاي قديمي براي نسلي که آن خانه‌ها را به ياد دارند هميشه خاطره‌ انگيز است؛ خانه‌هايي که بوي کاه‌گل آب خورده و گل‌هاي باغچه در عصرهاي بهار و تابستان روح آدمي را به پرواز در مي آورد و خستگي يک روز پرکار را از جان به در مي‌برد؛ معماري روح افزايي که انسان در آن هم احساس آرامش داشت و هم حس امنيت.

امّا امروز ديگر آن خانه‌ها به خاطره تبديل شده اند و به جاي هر کدام از آن‌ها برج‌هايي با اتاق‌هاي قوطي کبريتي سبز شده است که حکم سر پناهي را دارد که در واقع انسان را فقط از گرما و سرما و باد و باران، آن هم با هزينه ايي کمر شکن در امان مي‌دارد؛ خانه هايي که نه به روح، نه به روان و نه حتي به باور هاي سنتي و مذهبي انسان کاري دارد .

سوغات معماري بشر متمدن غربي؟! براي انسان سنت گراي شرقي چيزي جز خرد شدن روان او زير ستون هاي سر به فلک کشيده و بر باد رفتن آداب و سنت‌هاي چند صد ساله اش بر بلنداي سازه هاي نوين به همراه نداشته است.

خانه هاي قديمي مان يادش بخير، از در، که مي‌خواستي وارد شوي راه‌روي داشت به اسم دهليز ، که با يک زاويه در انتهاي آن جلوي ديد هر انساني را به حريم خانه هايمان مي‌گرفت بر عکس خانه هاي امروزي که گاه با باز کردن در، تا انتهاي اتاق خواب به راحتي در رصد رهگذران قرار مي‌گيرد.
از دهليز که مي‌گذشتي به حياتي مي‌رسيدي که فضايش بهشت کوچکي را متصور مي‌کرد، و انسان با لم دادن روي تخت کنار حوض با خود فکر مي‌کرد آيا آرامشي به اين پايه براي ملوک هست ؟ و از عمق وجود فرياد ميزد "اين المولوک" تا آرامش را در سايه سادگي احساس کنند .